و عاقبت جنگ شد......وطن پاسداشت خاطره است و مایی که احساس می کنیم جزیی و قطره ای از دریای بیکران آنیم و دریا بودن حس امنیت است و امان و نیز عظمت و رقیب و دشمن را جزیره دیدن و صدای تار و نیز نوای اذان و حافظ و البته زیست مدرن که در هم آمیزی شان منِ این جهانی و این جایی را می سازد. - عصر ایران؛ احسان اقبال سعید - باور نمی داشتم روزی نفیر آتش و انفجار به دیوار خانه برسد و انگار بوم شوم جنگ را از بام این سرزمین پربلا و دیرپا دور و دیر می دیدم. برای زادگان میانه ی دهه شصت خورشیدی جنگ در میان خاطرات پدران و معلمان و نیز روایت عارفانه و سراسر فتح و ظفر سینما و تلویزیون آن زمان خلاصه و محدود بود. قریب سی و هفت سال از پایان جنگ تمام عیار ایران و عراق گذشت و باور نمی داشتیم که تصاویر جعبه ی جادوی و نیز خاطرات، زمان های دور را بشکافند و مقابل و عیان در پیش چشم، جان بستانند و سوز موشک و ساز آژیر باز جغرافیای این جایی را درنوردد و انسان شقاوت آمیزترین نهانیات خویش را در توبره از عصر کهن تا اینک همراه بیاورد و در مقابل دیدگان حیران بر زمین بگستراند. براستی بامدادان بیست و سوم خردادماه مهیب و غریب بود. آتشی که سالها از آن گفته می شد افروخته شد و با چشمان گشوده و گشاده نظاره می کردیم که چگونه می شود و در میانه ای هیاهو و هیهاتی استاده ایم که نگو و نپرس. برچسب ها: سینما و تلویزیون - خاطرات - ایران و عراق - ایران - دریا - تلویزیون - زمان |
آخرین اخبار سرویس: |